سفارش تبلیغ
صبا ویژن



مرداد 90 - قاصدک های سوخته

   

یا ربّ الحبوب و الثمار1...
ای پروردگار دانه ها و میوه ها..

آن دانه محبتت،
که توی دلم کاشته ای...

1.دعای جوشن کبیر



توسط: قاصدک های سوخته روز یکشنبه 90 مرداد 30

"اگر روزی اسرا برگشتند و من نبودم ، سلام مرا به آنها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود"



توسط: قاصدک های سوخته روز چهارشنبه 90 مرداد 26

عمل تازه تمام شده بود.
لبهایش خشک بود.
پرستار میزد توی صورتش که : صدامو میشنوی؟
میگفت آره اما،
بیهوشی اش بر هوشیاری غلبه داشت.
لبهایش خشک بود.
محرم نبود.
میگویند اینجور موقع ها ، آدم ضمیرش را رو میکند.
زیر لب چیزی میگفت.
سرم را بردم جلو :
از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا...
پشت سرهم و با تانی میگفت و بعد لبهای خشکیده و چشمان بسته اش جمع میشد و بی صدا گریه میکرد...

محمد، آن روزها هفده ساله بود...



توسط: قاصدک های سوخته روز چهارشنبه 90 مرداد 26

یک عصبانیت بی جا ممکن است آدم را بیست سال عقب بیندازد...

نمیدانم این جمله مال کدامیک از اولیای الهی است. سید علی آقا قاضی یا میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یا ..مهم اینست که بفهمی...



توسط: قاصدک های سوخته روز چهارشنبه 90 مرداد 26

1 سال و 1 ماه و 1 روزگیت مبارک...

پ.ن: لذت بخش است که توی این دنیای مجازی،دور از چشم دیگران، یک گوشه دنج داشته باشی که توی خوشی ها و غم ها سراغش بروی. حرف های دلت را بنویسی. بزرگش کنی و بزرگت کند. مخاطب اولش خودت باشی. از جنس فذکر فان الذکری تنفع المومنین. تذکری برای روح نا آرامت. که توی این همه هیاهوی بی پایان دنیا در پی ذات نوری"او"ست. بلکه آرام گیرد...



توسط: قاصدک های سوخته روز یکشنبه 90 مرداد 23

سَیدی اَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْیا مِنْ قَلْبی...*

عنوان،خصال صدوق، ص 20
*
فرازی از دعای شریف ابوحمزه



توسط: قاصدک های سوخته روز یکشنبه 90 مرداد 23

إنّ لرَبکم فی ایام دَهرکم نفحات، ألا فتعرّضوا لها..*
همانا در روزگار زندگی شما، نسیم‌های عنایت و رحمت الهی در حال وزیدن است،
آگاه باشید که خود را در مسیر آن قرار دهید...


*بحارالانوار، ج 68، ص221




توسط: قاصدک های سوخته روز یکشنبه 90 مرداد 23

این دست ها که آن ضریح مقدس را مس کرده اند
این چشم ها که از تصویر حریمت مالامال گشته
این پاها که در بهشت بین الحرمین به سوی تو گام برداشته
این لبها که به نام مقدست -"حسین"- باز و بسته شده
و این قلب که که مالامال از محبت تو، از سفر باز گشته

روی آن را خواهند داشت که به گناه باز گردند؟....



توسط: قاصدک های سوخته روز یکشنبه 90 مرداد 23

...

این روزها که میگذرد
هنوز دارم با خودم فکر میکنم
که "وارد" ضیافتت شده ام؟...
++




توسط: قاصدک های سوخته روز یکشنبه 90 مرداد 23

یک نفس با ما نشستی
خانه بوی گل گرفت..



توسط: قاصدک های سوخته روز یکشنبه 90 مرداد 16

   1   2      >